حمیدرضاجونمحمیدرضاجونم، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

روح زندگی ام

جواب انتخاب رشته مامانی

نیمه ی دوم شهریور جواب دانشگاه مامانی میاد نفس مامانی برام دعاکن قبول بشم بابایی که خیلی بهم روحیه  میده وتا روحیه اون نباشه من اعتماد به نفس نمیگیرم  بابایی برای من یعنی یه دنیا اعتماد من اینو امتحان هم کردم توی هرکاری بهم گفته  که موفق میشی من مطمعنم که این کارت درست میشه باور کن مامانی همین طور هم میشه اگه برا کاری اصلا امیدی نداشته باشم ولی وقتی اون بگه خودبه خود به امر خدا موفق میشم . ....برا گرفتن گواهینامه رانندگی ایین نامه رو بار اول قبول شدم فقط با گفتن یه کلمه که گفت اروم باش من میدونم توقبول میشی  قبول هم شدم وحالا جریان دانشگاه از روزانتخاب رشته ه...
6 شهريور 1392

انتظار......

پسر عزیزم دلم میخواد این روزا زودتر تموم بشن به هرکی که میگم چرادیر میگذره     بهم میگن عزیز هنوز اول راهی ولی انگار روزا خیلی دیر   میگذره برام کاشکی نه ماه نبود حاملگی تاعزیزمن   زودتر بیاد توی بغل مامانی تا از تنهایی در بیام  بی         صبرانه منتظر روزی هستم تا چهره ی زیبای تورا ببینم       منوبابایی داریم خیلی انتظار میکشیم  انشالله به   سلامتی بیای به دنیای قشنگ ما از خداجون میخوام     سالم وسلامت باشی .     دوستت داریم......       ...
6 شهريور 1392

بدون عنوان

 خدای   عزیز... فکر میکنم هیچ کس نمیتوانست خدایی بهیر از تو باشد .میخوام بدونی که این حرفو به خاطر اینکه الان تو خدایی نمی زنم. ...
3 شهريور 1392

انتخاب اسم برای پسردلبندمامانو بابا

عزیزدل مامان انتخاب کردن اسم برای منو بابایی یکم مشکل بود چون میخواستیم اسمی باشه از هر لحاظ خوب باشه ودر اینده خودت اعتراض نکنی راستش از اسمایی که الان هست اصلا خوشمون نمیاد چون خیلی لوس هستن..... به نظر من اسم خوب برکت روح انسانه اسماهای قرانی تاثیر خوبی روی روحیه ادم دارن حالا بگذریم ...... منوبابایی دراخر تصمیم گرفتیم اسم تورو حالا عجله نکن میگم ... ..حمید رضا بزاریم حالا چرا حمید رضا حمید که میشه عموی من ودایی بابایی همه خیلی دوسش داشتیم خدا رحمتش کنه حلال مشکل هرکسی بود برای همه دلسوزی میکرد من خیلیییییییییی دوسش داشتم وقتی حرف میزد حس عجیبی داشت اون صداش نگاش ادمو...
2 شهريور 1392